مشق سرخ

راهی برای شناخت اوج ها

مشق سرخ

راهی برای شناخت اوج ها

نویسندگان

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

به نام خداوند رحمتگر مهربان

یَسْأَلُونَکَ عَنِ الْأَنْفَالِ قُلِ الْأَنْفَالُ لِلَّهِ وَالرَّسُولِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَصْلِحُوا ذَاتَ بَیْنِکُمْ وَأَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ ﴿۱

[اى پیامبر] از تو در باره غنایم جنگى مى ‏پرسند بگو غنایم جنگى اختصاص به خدا و فرستاده [او] دارد پس از خدا پروا دارید و با یکدیگر سازش نمایید و اگر ایمان دارید از خدا و پیامبرش اطاعت کنید

إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِیمَانًا وَعَلَى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ ﴿۲

مؤمنان همان کسانى‏ اند که چون خدا یاد شود دلهایشان بترسد و چون آیات او بر آنان خوانده شود بر ایمانشان بیفزاید و بر پروردگار خود توکل مى کنند.

وَعَلَى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ ﴿۳

همانان که نماز را به پا مى دارند و از آنچه به ایشان روزى داده‏ ایم انفاق مى کنند.

أُولَئِکَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَهُمْ دَرَجَاتٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَمَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ کَرِیمٌ ﴿۴

آنان هستند که حقا مؤمنند براى آنان نزد پروردگارشان درجات و آمرزش و روزى نیکو خواهد بود.

ایمان۲(ملاک های ایمان)

۱-پذیرفتن لوازم ایمان و تعهدات آن:

در اول مبحث بیان میشود که از پیامبر درباره ی انفال سؤال میشود که شامل غنائم جنگی و غیره میشود در واقع در جنگ بدر این اختلاف پیش آمد و بین تقسیم غنائم دعوا شد؛و خداوند بیان کرد که انفال برای خدا و رسول است(قُلِ الْأَنْفَالُ لِلَّهِ وَالرَّسُولِ).تمام عالم متعلق به اوست ولی بیان رسول در این جا بیان حاکم و حکومت الهی است.در زمان حضرت محمد(صلوات الله علیه)حاکم ایشان و بعد ایشان امام مالک انفال و ثروت های است.

بعد از مشخص کردن آن دعوت به پیروی و اطاعت میکند و ملاک ایمان را اطاعت از پیامبر و پذیرفتن حکم پیامبر(سلام الله علیه)است(فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَصْلِحُوا ذَاتَ بَیْنِکُمْ وَأَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ)

 در واقع تعریف ایمان در اینجا فقط همان گروش قلبی به یک چیز و فرد خاصی نیست؛درواقع اعتقاد قلبی به همراه عمل است.

۲-ترسیدن از خدا با ذکر یاد او(إِذَا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ):

انواع ترس:

۱)ترس گناه کار در مقابل قاضی

۲)ترس از عظمت چیزی یا کسی

اگر انسان  گناهی نداشته باشد ترس از نوع اول منتفی است؛ولی ترس از نوع دوم همیشه برای افراد باقی است مثل ترس از ساختمان بزرگ.البته این ترس برای انسانی که خداوند را در مقابل خدایی که بر او و کل عالم و هستی مسلط است؛حقیر میبیند.با این نوع ترس هیچ گاه از مسیری که خدا برایش مقدر کرده خارج نمیشود

و ترس ائمه(سلام الله علیهم)نیز از این گونه بوده.(نه برای آموزش مردم ص ۷۰)پس انسان مؤمن وقتی اسم خدا می آید عظمت و بزرگی خدا بر آنها حاکم میشود.ولی چرا ما آن را درک نمیکنیم؟

تو بزرگی و درآینه کوچک ننمایی          نازم آن سر که چو گیسوی تو در پای تو ریزد

۳-اضافه شدن ایمان با مشاهده آیات(وَإِذَا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِیمَانًا)

انسان مؤمن با اندیشیدن و تحقیق در آیات خدا ایمان خود را محکم میکند و استوار میکند ایمانی که هر روز متزلزل میشود به زودی از بین میرود

اما گر با خواندن آیات قرآن ایمان انسان مؤمن اضافه میشود پس قرآن را باید به این قصد خواند؛به قصد اضافه شدن ایمان

۴-توکل کردن بر خدا(وَعَلَى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ)

مؤمنان توکل بر خدا میکنند البته نه به شیوه واگزاری کل امر به خدا مثل آیه بنی اسرائیل(فَاذْهَبْ أَنتَ وَ رَبُّکَ فَقاتلا إنا هاهنا قاعدون)پس تمام تفکراتی که در آن گفته میشود :خود خدا باید درست کند و از ما کاری ساخته نیست ؛رد میشود.

در واقع توکل به معنای نشستن به امید آینده مجهول نیست بلکه ترکیبی از امید و اتکا به خدا به همراه اراده قوی است.   

 پس کسانی که توکل را نقطه بطلان اراده محسوب میکنند؛درست متوجه این واژه نشده اند(رهبری خطاب تندی به این افراد دارند،ص۷۴)

۵-نماز را به پا میدارند(وَعَلَى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ)

بین اقامه نماز(یقیمون الصلاة)و به جا آوردن نماز(یصلون)فرق مهمی هست که به چند احتمال اشاره میکنیم:

1)به صورت تمام و کمال و تمام وجه  به جا آوردن در واقع اقامه کردن یعنی کاری را تمام انجام دادن(فأقم وجهک للدین حنیفاً)(که قطعا به دستورات اعاده نماز خلاصه نمیشود)در واقع اینگونه نمازی است که انسان را از گرفتاری نجات میدهد البته باید به قصد نتیجه گیری از نمازآن را بخواند

۲)اقامه نماز در جامعه:یعنی جامعه را نماز خوان کردن و در این زمینه دست مردم را گرفتن؛که در خلاصه ی قبلی بیان شد البته در اینجا فقط نماز افراد یا تمام جامعه نیست،بلکه یاد خدا منظور است.یعنی در یک جامعه اکثریت افراد او را عبادت کنند و از مغضوبین خدا تبری میجویند.

۶-انفاق کردن(وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ)

این مبحث در خلاصه قبلی بیان شده به همین دلیل به خلاصه قبل ارجاع میدهیم که بسیار مهم است و در مباحث وفصل های بعدی به شدت کاربردیست

مؤمنان با این شرایط صاحب چند چیز میشوند(لَهُمْ دَرَجَاتٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَمَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ کَرِیمٌ):

۱)درجات نزد خدا

۲)مغفرة(در خلاصه قبلی مطرح شد)

۳)رزق کریمانه:در واقع رزق کریم شامل این نمیشود که شخصی ادعا کند من بی ذلت نان میخورم بلکه ملاک جامعه است وقتی روزی یک جامعه جامعه بی ذلت باشد آن وقت افراد می توانند چنن ادعایی بکنند(دوستان به این نکته مهم توجه کنند.این نگاه رهبری و تشخیص هویت جمعی یا روح جمعی جامعه است.)در واقع بعد از این شرایط روزی کریمانه میآید

  • تبیان حسینی

تبیان

خلاصه کتاب طرح کلی

نظرات  (۱)

  • مهرشاد رمضانی
  • سلام و احترام

    ایا خلاصه باقی جلسات را هم بارگزاری میکنید؟

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی