مشق سرخ

راهی برای شناخت اوج ها

مشق سرخ

راهی برای شناخت اوج ها

نویسندگان

بِسْمِ‏ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم‏

إِنَّ فی‏ خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ لَآیاتٍ لِأُولِی الْأَلْبابِ‏ ﴿190

الَّذینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلى‏ جُنُوبِهِمْ‏ وَ یَتَفَکَّرُونَ فی‏ خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَکَ فَقِنا عَذابَ النَّارِ﴿19۱

ایمان از روی آگاهی

ادامه صفات مومنین و بیان مسئله ایمان

۱-ایمانی همچون ایمان پیامبران:

پیامبران الهی به عنوان رهبران الهی تفاوت عظیمی با بقیه رهبران و سیاستمداران دنیا داشته اند و از جمله اینکه به آنچه که مردم را به آن دعوت میکردند ایمان داشتند(مثال تاریخی رهبران شوروی و تیلاک.ص85)در واقع دعوت کردن به چیزی که خودمان از آن بهره ای نبردیم؛یعنی نداشتن ایمان کافی به آن.برای مثال:شخصی از جایی آمده و ادعا میکند در آنجا آب گوارایی وجود دارد در صورتی که خودش تشنه و پژمرده حال است؛اگر وجود داشت که خودش سیراب شده بود.

پس در اینجا ایمان به معنای یک باور قلبی و پذیرش با تمام وجود است و درآیه 285سوره بقره میفرماید: وَ قالُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا غُفْرانَکَ رَبَّنا وَ إِلَیْکَ الْمَصیر

پیامبر اول ایمان آورده به آن چه نازل شده (آمَنَ‏ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ)وبعد از آن مومنین هریک ایمان آوردند به خدا(وَ الْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ‏ بِاللَّهِ)وملائکه (وَ مَلائِکَتِهِ)و تمام کتب آسمانی(وَ کُتُبِهِ)وهمه پیامبران(وَ رُسُلِهِ)حالاچرا همه پیامبران؟چون تمام این مسیر یک مسیر است(لا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ)(در سادگی این مطالب مباحثی مطرح میشود که در بخش نبوت به آن میپردازیم)

واما کیفیت ایمان:گفتند شنیدیم البته شنیدن در اینجا به معنای به گوش رسیدن نیست.برای مثال:شما وقتی کسی که در نیم متری شماست و با اون حرف میزنید میگویید:((شنیدی چه گفتم؟))خب معلوم است که شنیده صدا تا چند متری هم میرود؛ولی در اینجا منظور فهمیدن است یعنی گفتند ما کامل متوجه شدیم و اطاعت کردیم که اطاعت ما از روی آگاهی نه کور کورانه(مراجعه به نامه اول رهبری به جوانان غربی)مغرفتت را میخواهیم ای پروردگار ما و بازگشت ما به سوی توست(مطالب مهمی در اینجا مطرح میشود که به علت دستگیرشدن رهبری توسط ساواک بخش معاد ناقص ماند)

نکته:

۱-ایمان یعنی باور،به وضوح مطالب را پذیرفتن و قبول کردن یعنی دنبال یک جاذبه حرکت کردن یعنی دنبال یک جاذبه حرکت کردن اگر این جاذبه در مکتب دین و قرآن نباشد و دل تورا تسخیر نکرده باشد؛یعنی در این دل ایمان نباشد دل مرده است و زنده به نور اسلام نیست.ایمان اینجا لازم است.

۲-ایمان مقلدانه ایمانی که از پدرومادرواجداد به ما رسیده و گاهی درآن تعصب هم داریم بدون فهمی ازآن یعنی هیچ کدام از دستورات دین را نمیتوانند اثبات کنند البته که ایمانی که بادآورده باشد با باد شبهه ای از بین میرود(برای درک بهتر باید نامه اول ایشان به جوانان کشورهای مختلف مطالعه شود).

ایمان نسل حاضروآسیب ها:

نسل جوان ما دارای یک ایمان مقلدانه است و در واقع ایمان مقلدانه یعنی بی ایمانی البته اگر شکوفه ایمانی داریم در همین نسل جوان است؛ولی در نسل جوان و قبل آن ما شاهد دزدان ایمان وعقیده هستیم؛چیزی که ما در صدسال گذشته به این شکل وجود نداشت.پس درنسل حاضر نمی توان همان ایمان مقلدانه را حفظ کرد.

نقشه الآن دشمن این است که«باید ایمان اصیل مذهبی مردم را گرفت تا بتوان هر بلایی سرشان آورد».

باید ریشه ی مردم که ایمان است را محکم کرد تا در مقابل طوفان ها مقاوم باشند«مَنْ کَفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إیمانِهِ إِلاَّ مَنْ أُکْرِهَ‏ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإیمان‏»ایمان از کسی گرفته نمیشود که قلبش مطمئن است به ایمان،ایمانی که زیر شکنجه ها له نشود

اسلام خردمندان و نشانه های آنها:

ایمان باید آگاهانه باشد این آیات آخر سوره آل عمران دال براین موضوع است(إِنَّ فی‏ خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ لَآیاتٍ لِأُولِی الْأَلْبابِ)در خلق آسمانها و زمین نشانه هایی است برای چه کسانی؟برای کسانی که صاحبان خرد هستند البته که همه مردم دارای این قدرت هستند ولی اینجا کسی منظور است که این قوه را به کار میگیرد.ویژگی آنها چیست؟قرآن دیدگاهش با مردم متفاوت است چون از منظر قرآن ارزش واقعی به پیروزی در تعاملات دنیایی نیست؛بلکه ارزش میزان ارتباط با خدا است(الَّذینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ)کسانی که یاد خدا میکنند(قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلى‏ جُنُوبِهِمْ‏)در حال ایستاده و نشسته و در حالی که به پهلو خوابیده اند.البته یاد خدا یک حالت عرفانی خلصه آمیز درویش مآبانه نیست؛یاد خدا بودن باید فعال باشد

چطور؟در چه مراحلی؟

۱-( وَ یَتَفَکَّرُونَ فی‏ خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ)در آفرینش آسمانها و زمین می اندیشند و کندوکاش میکنند

۲-به زبان دل و ظاهرمیگویند(رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَکَ فَقِنا عَذابَ النَّارِ)این را بیهوده نیافریدی و از این کار منزهی این مهمترین ایدئولوژی و جهان بینی است یک دید مهم است.بر این اساس هرکسی جایی دارد پس باید راهی بپیماید؛من در مقابل این همه نظم و عظمت من مسؤلیتی دارم در صورت خراب کردنش به تو پناه می برم از خشم و غضبت.

۳-فهم اینکه بدون درک نظام الهی و هدفمند بودن نظام هستی محکوم به زوال و نیستی هستیم(ربَّنا إِنَّکَ مَنْ تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَیْتَهُ‏ وَ ما لِلظَّالِمینَ مِنْ أَنْصارٍ-آل عمران/192)

۴-این صاحبان (ربَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِیاً)خرد شنیدند و فهمیدند صدای منادی (یُنادی لِلْإیمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّکُمْ)که ندامی داد ایمان ببیاورید به خدا(فَآمَنَّا رَبَّنا)پس ایمان آوردیم ایمانی که از روی آگاهی و فهم است(بنابر نتایج قبلی بعد از ایمان واقعی مغفرة است).

ایمان از روی تعصب و کورکورانه در قرآن

(وَ إِذا قیلَ لَهُمْ تَعالَوْا إِلى‏ ما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ إِلَى الرَّسُولِ)به کفار و گمراهان گفته شد که بیایند به سمت خدا و رسولش یعنی ایمان بیاورند،بفهمند،به حرف گوش کنند و فکر کنند(قالُوا حَسْبُنا ما وَجَدْنا عَلَیْهِ آباءَنا) ولی گفتند همان راه و رسم پدران ما کافی است.کاری به حرف جدید نداریم.ولی قرآن جواب آنها را میدهد:(أَ وَ لَوْ کانَ آباؤُهُمْ لا یَعْلَمُونَ شَیْئاً وَ لا یَهْتَدُونَ۱۰۴/مائدة)اگر پدرانتان چیزی نمی دانستند وهدایت نشده باشند باز راه آنهارا در پیش میگیرید؟

نظرات  (۱)

ممنون بابت اینکه این خلاصه ها رو گزاشتن و من رو در امتحاناتم کمک می کند

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی